ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

گروپ اسپرسو رو می بندم و خیره میشم به جریان غلیظ قهوه.
وقتی چیزی رو بهم نداده دائم بهش یادآوری میکنم و میگم فکر نکنه من مثل بقیه بنده هاش میگم قسمت نبوده و به صلاحمه و این چیزا.وقتی باید امکانی رو به صورت خدادای میداشتم و ندارم یعنی از اون نعمت محرومم و توجیهی واسش وجود نداره اما داده هاشو رو هم خوب می بینم و لفظ تشکر نمیام بلکه با تمام وجود ازش سپاسگذارم.حواسم هست که چه جوری برگ میده وقتی حکم پیک بود من خیلی تک پیک آوردم گاهی حتی بی بی و شاهم دست من بود. حواسم هست خیلی موقعیتا رو در اختیارم گذاشته ، زیاد باخت دادم اما بردم داشتم.
تازگیا واسه هر موقعیت زمان میذاره .نمیدونم شاید میخواد یادآوری کنه همیشه جوون و پرانرژی نیستم و باید سریع تر خودمو جمع و جور کنم هر چی که هست هنوز معرفتشو داره که تاریخ انقضا هر موقعیتو اعلام کنه.


سنجاق قفلی: حرفاشو تو یه دفتر می نویسم چون شاید روزای سخت نباشه و من به حرفاش احتیاج دارم - یادم میده به خودم و خواسته هام بیشتر از هر چیزی احترام بذارم - دهخدا رو باز کرده و معنی تک تک کلمات رو تو رفتارش نشون میده  عقل  قدرت  عدالت و برابری  شایستگی - امروز یه بچه مرده بدنیا اومد و من مجبور شدم کفنش کنم حس غریبی بود - بی دقتم و این روزا این ویژگی داره واسم مشکل ساز میشه 
رویا

نظرات  (۲)

خدا همیشه هوامونو داره

چه پشت گرمی‏ای بهتر از این  :دی

منم کم نبوده که حکم پیک بوده، ولى توى دستم همش زیر ١٠ اومده، اونم غیر حکم!
ولى بالاخره بازى عوض شده، عوض میشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">