ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

پاهاشو تو شکمش جمع کرده و سرش تو گوشی پرسید: تایمش مناسبه. بریم؟
بارون گرفت اما رفتیم.با اینکه میخواستم مود ضدحال و غمگینمو بهش منتقل نکنم اما افسرده دلی افسرده کند جمعی را.صحنه تئاتر دقیقا ترسیم زندگی فضایی من و اکثر آدما بود.دلم میخواست بازیگر قاعده بازی رو پیدا کنه و یه جواب بهم بده حتی یه جواب دم دستی اما متوجه شدم این اتفاق نمی افته.امتیازات کم و زیاد میشد و من دلم میخواست گریه کنم.چند بار 99 من 20 شده بود وقتی به 20 راضی شده بودم 80 از کجا اومد یا حتی وقتی خسته و نالان 5 امتیاز رو بخشیدم تا به درک واصل شم و اجازه نداشتم.داد میزد که "شما حق ندارید اینکار رو بکنید" اما کسی اهمیت نمیداد وقتی می خندید و نمیدونست باید بابت چی تشکر کنه.
تو راه برگشت پرسیدم :آزی چرا این اتفاق تو زندگی من تکرار میشه؟
جواب داد: چون تو از این نقطه ، ضعف داری و ازش می ترسی. این نقطه ضعف بارها و بارها به اشکال مختلف تکرار میشه تا بالاخره باهش روبرو بشی و حلش کنی. شاید مشکل دیگران به نظر تو مسخره و چرت بیاد اما واسه اون آدم بزرگترین مشکل جهانه چون هر کسی از نقطه ضعف خودش امتحان میشه.
رویا

نظرات  (۴)

۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۹ اقای روانی
داعما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۹:۳۳ سپیده مشهدی
درود به ریحان عزیزم
چون تو از این نقطه ، ضعف داری و ازش می ترسی...
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
هر چی می کشیم از این نقطه ضعف هاست. اما اینکه بشناسیمشون خیلی می تونه بهمون کمک کنه.
۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۳:۲۷ رها مشق سکوت
خیلی به این قضیه اعتقاد دارم و خیلی هم این باور بهم کمک کرده.
من معتقدم اتفاقای زندگیمون تا وقتی که درسی که باید ازش بگیریم دریافت نکردیم و اون تغییرات و اصلاحاتی که باید انجام بدیم، انجام ندادیم، برامون تکرار میشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">