ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

بعد از چندسال کتابخوانی به دو نتیجه رسیدم.
اول اینکه نباید هر کتابی را ولو به صرف شهرت نویسنده یا کتاب خرید.کتابخانه هر فرد باید گلچینی از دوست داشتنی هایش باشد نه گلچینی از خوانده هایش.
دوم اینکه هیچ وقت فلسفه نمایشگاه کتاب را متوجه نشدم.یک بار به نمایشگاه رفتم و احتمالا دیگر هرگز اینکار را تکرار نمی کنم.از نظر من نمایشگاه فقط از دو جهت می تواند سودمند باشد یکی دانشجو باشی و بن تخفیف مبلغ قابل توجهی باشد که دلیل زیاد قوی نیست چون معمولا هر سال در فصول معینی مراکز فروش کتاب تخفیفات قابل توجهی عرضه می کنند و دوم آنکه با حضور و خریدت بخواهی از انتشارات خاصی حمایت کنی.
بنظرم نمایشگاه یعنی :
پول قابل توجهی در بازه کوتاهی از جیبت می رود و تا ماه ها نمی توانی خرید کتاب را در برنامه ریزی مالی ات بگنجانی.
لذت گردش در کتابفروشی و خرید کتاب تبدیل به شلوغی نمایشگاه و ایضا خستگی جستجو برای کتابی خاص در میان ازدحام میشود
حمل بار سنگینی از کتابها به اینور و آنور صحنه خرید شب عید را یادآوری میکند.
یکباره حجم زیادی کتاب نخوانده به کتابخانه ات اضافه میشود و بار روانی آزاردهنده ای دارد.
با صحنه هایی روبرو میشوی که نه فرهنگی است نه ربطی به کتابخوانی دارد و فقط باعث میشود حرص بخوری.



محوطه زیبا بیمارستان
رویا

نظرات  (۲)

رویا جان به جای کتابفروشی امام نوشتم امام خمینی:))))))))

کدوم رجب زاده:))))))
من همیشه به پیشنهاد های آقای رجب زاده شماره ی 2 گوش میکنم....
سلیقه کتابش خیلی شبیه منه
پاسخ:
آقای رجب زاده کهنسال شیطون خانم
راستش من یکبار به پیشنهاد آقای رجب زاده 3:)))) (در شعبه گلستان) گوش دادم و راضی نبودم.
چه جالب....تا به حال از این زاویه به نمایشگاه نگاه نکرده بودم...
من پاتوقم کتابفروشی امام خمینی(چهار راه دکترا)....الان که دقت میکنم لذتی که اونجا میبرم تو چندین بازدیدم از نمایشگاه نبردم...
پاسخ:
یه مشهدِ و کتابفروشی امام و آقای رجب زاده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">