دخترا موجودات خیلی احساسی هستند و حتی بی احساس ترین دخترم خودشو برای عشق قربانی میکنه خیلی وقتا دیدم دوستام به خاطر پسری چادری شدند یا برعکس.خیلی از اطرافیانم رو دیدم که بعد از سفر حج آدم دیگه ای شدند.خیلی ها رو دیدم که بعد از یک مصیبت و بلا خدا رو انکار و فراموش کردند اما یک قاعده کلی میگه این تغییرات دوام چندانی نداره و با حذف انگیزه تغییر ایجاد شده هم از بین میره.
اما هر قاعده ای استثنا داره .دوستی داشتم که با نوه یکی از روحانی های مطرح شهر ازدواج کرد و چادری شد بعد از مدتی از هم جدا شدند اما با این وجود چادر رو کنار نذاشت.یکی از همکلاسی های دانشکدم با شرکت در یک جلسه تفکر زیبا آدم دیگه ای شد حتی برعکس ما به یکی از روستاهای استان رفت و با گذشت سه سال هنوز با عشق به کار درمان و آموزش مشغوله.
همیشه فکر میکردم تفاوت این آدما در چیه.چی باعث میشه اعتقاد جدید در یک نفر گلی باشه و در دیگری سنگی.به مرور زمان متوجه شدم تغییر جدید مثل یک نهال میمونه.مراقبت و توجه نیاز داره تا ریشه کنه و بزرگ بشه.یک نفر در مناسک حج به دلیل فضای معنوی و انرژی محیط تصمیم به رعایت حجاب می گیره بعد از بازگشت از حج در محیط زندگیش دائم با آدمای قبلی رفت و آمد داره تعالیم قبلی رو می بینه خب طبیعی که به حال قبل برگرده.
یک تفکر اشتباه وجود داره که میگه اگر اعتقاد جدید مبنی بر شناخت باشه تداوم داره اما بنظرم اصلا درست نیست .انسان می تونه نسبت به موضوعی شناخت کافی داشته باشه حتی در اون زمینه سخنرانی کنه اما در عملش تجلی پیدا نکنه نمونه خیلی ساده ش درس خوندنه حتی بچه های تنبل کلاس هم فواید درس خوندن رو می دونند عواقب تنبلی رو میدونند اما با علم به این موضوع درس نمی خونند اگر علم و شناخت علت رفتار بود پس اینهمه عالم بی عمل نداشتیم.
علم گاهی میتونه انگیزه باشه اما دلیل هیچ رفتاری نیست.
پس دلیل رفتار چیه؟ایمان و باور قلبی
ایمان و باور قلبی بدست نمیاد مگر با مراقبت
جمله بالا تجربه ای که من با آزمون و خطا و پرداخت بهای گزاف بدست آوردم.
مثلا شما تصمیم می گیرید باحجاب باشید تصمیم می گیرید درس بخونید تصمیم می گیرید صادق باشید تصمیم می گیرید مهربان باشید تصمیم می گیرید پولدار بشید .حالا فقط کافیه بدونید این تصمیم یک نهال ضعیفه و به مراقبت شبانه روزی احتیاج داره تا جون بگیره
بعنوان مثال تصمیم می گیرید باحجاب باشید.سوار مترو میشید بالغ بر بیست مدل ست لباس و مانیکور و ...می بینید طبیعی خواه ناخواه شما هم دلتون میخواد اونجوری باشید چون هم جوانیش رو دارید هم تواناییش رو پس جامعه میشه تبلیغ خارجی منفی (کسیکه میگه من تحت تاثیر قرار نگرفتم به طور علمی میتونم براش ثابت کنم که از نظر روانی مشکل داره.اثرپذیری از محیط ذات هر انسانیه و دنیای رسانه بر این ستون استوار)
به همین اندازه باید برای خودتون تبلیغ مثبت ایجاد کنید تا هم سو بشید چه خارجی چه داخلی.
تبلیغ مثبت خارجی میشه هیئت رفتن ،رفت و آمد با دوستان باحجاب، گوش دادن به سخنرانی ، خوندن کتاب و خلاصه قرار گرفتن در محیطی که در جهت تصمیم شما باشه.
تبلیغ مثبت داخلی میشه خودسازی ، کمک خواستن از خدا و ائمه و رشد فردی
فکر نکنید اگر کسی تغییر اساسی کرد این تغییر یک شب بوجود اومده یا اگر کسی رو دیدید که خلاف جریان جامعه شنا میکنه نگید خوش به حالش چه اعتماد به نفسی.این چیزی که شما می بینید تجلی یک تلاش بزرگه.
هر تغییر بزرگی نیازمند تلاش بزرگ و هر تلاشی نیازمند یک تصمیم جدیه.
تصمیم بزرگ یعنی چیزی رو از ته دل بخوایم نه از شکممون.
پس یادمون میمونه اگر چیزی رو از ته دل خواستیم
1) اداشو در بیاریم
2) شرایط محیطی رو تغییر بدیم
3) دائم خومونو تشویق کنیم
4) خودمون مخ خودمونو با کتاب و سخنرانی شستشو بدیم(شستشوی مغزی همیشه بد نیست گاهی تطهیر و بیرون ریختن آت و آشغال های که سال ها به خورد خودمون دادیم خوبه.)
