ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

تلفونو که قطع کردم اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود : چی بپوشم؟! :ا
وضع وقتی بدتر میشد که فکر می کردم تا حالا آزیتا رو ندیدم و احتمالا یه دختر قرتی آنالیزور باشه.بالاخره بعد از دو ساعت یه ست درست حسابی کنار هم چیدم که ناگهان از ویرانکده بیمارستان زنگ زدند تشریف بیارید عمل داریم.هیچی با مقنعه و لباس فرم تشریف بردیم بیمارستان و بعد از اون چون وقتی باقی نمونده بود با همون لباس فرم رفتیم سرار قرار.
برخلاف تصورم انقدر باهم خوب ارتباط برقرار کردیم که موقع برگشت کار به پرسیدن قیمت پد و گرانی و مسخره بازی های آیکونی گذشت.همین دوست تازه وارد بعدها وقتی به پول هنگفتی نیاز داشتم و دربه در دنبال وام بودم حاضر شد بدون هیچ تضمینی اونچه رو که داشت در اختیارم بذاره یا وقتی از لحاظ عاطفی شرایط خوبی نداشتم سعی کرد کمکم کنه تا بلندشم یا خیلی از تصمیمات و سفرهایی که فقط اون خبر داشت. هیچ وقت نصیحتم نمی کرد فقط هر چند ساعت پیام میزد و اوضاع و احوالمو می پرسید یا ساعت پروازمو چک میکرد.خنده دارِ که یه نفرُ دوبار دیده باشی اما تاثیرش در مراحل حساس زندگیت بیشتر از هر دوستی باشه.آزیتا نمیگه اینکار رو بکن یا نکن اما همیشه باهاش مشورت کردم و فقط یکبار گفت :اینکار درست نیست و تجربه ش نکن و من اونقد به حمایت و درایتش اطمینان داشتم که قبول کردم و متزلزل نشدم.
بعدها متوجه شدم با اینکه حرفی نمی زد و خط قرمزی تعیین نمی کرد اما آروم آروم باعث تغییر نگرش و سبک زندگیم شده واسه همینه که همیشه بهش گفتم یه کتاب از زندگیت بنویس و تنبل خانم همیشه میگه تو فکرشم ولی دریغ از یک خط.
فکر کنم قبلا اینجا نوشتم دوستی 10 ساله از دوران دبیرستان داشتم که یه روز بدون توضیح ترکش کردم.همیشه فکر می کردم چه فرقی بین این دو تا آدمِ؟و اصلا چه طوری یه دوست می تونه تا این اندازه رو آدم تاثیر بذاره....
تازه متوجه شدم وقتی تعریف آدما از یک ارزش مثل هم باشه می تونند در کنار هم آروم و بی دغدغه باشند و رو هم حساب کنند حالا فرقی نداره دوست همکار یا همسر
تعریف من و آزیتا از دوست و دوست داشتن شبیه به همه.الزاما به این معنی نیست که تعریف خوب یا بدیه فقط شبیه.
وقتی تعریف دو تا آدم از کارشون شبیه به هم باشه میتونند بی دغدغه و راحت کنارهم کار کنند.
وقتی تعریف زن و مرد از احترام ، حریم خصوصی ، مذهب ، دوست داشتن و..... شبیه به همه خیلی راحت در کنار هم زندگی می کنند.
مثلا تعریف من و آزیتا از دوستی اینکه در سخت ترین شرایط باید کنار دوستت بمونی حتی اگه به خطر بیفتی اما عقیده پدرم اینکه تا جایی می تونی به دوستت کمک کنی که خودت و موقعیتت به خطر نیفتی یا تعریف یکی دیگه اینکه تا وقتی یه نفر مثل تو فکر میکنه قابل دوست داشتنه.این تعریفا هیچ کدوم بهترین یا بدترین تعریف نیستند اما با هم متفاوته.
واسه همینکه دو تا آدم شاید اصلا در سبک زندگی یا ظاهر شبیه به هم نباشند اما در تعامل طولانی مدت با هم مشکلی ندارند چون تعریفشون از ارزش حاکم بر اون تعامل شبیه به همه.

شهر کتاب تهران - بهمن 93
رویا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">