یادم نیست چندسال پیش تصمیم گرفتم 5 کیلو چاق شم.اول خودم شروع به خوردن کردم بعد متخصص تغذیه راهنماییم کرد اما هیچ کدوم فایده نداشت حتی بخور و بخواب و مسافرت های عالی گرمی به من اضافه نمی کرد تا اینکه یه روز دکتر مستقیم گفت:خانم خودتو خسته نکن شما جز معدود آدمایی هستی که بدنشون به تغییرات مقاومه یعنی شما هر چه قدر تلاش کنی و شرایط محیطی رو تغییر بدی بازم بدنت از درون جوری متابولیسم رو بالا پایین میکنه که وزنت تکون نخوره.معمولا این جور بدنا مقاومت خیلی بالایی دارند و از عهده سخت ترین کارها برمیان اما یه جور رخوت و تنبلی دائمی همراشونه و صدالبته خانواده ای که دغدغه چاقی دارند دائما تکرار می کردند که من موجودی سرخوش و بی دغدغه ام که آب و نونش کمه و افتاده دنبال 5 کیلو چاقی که حتی تفاوت زیادی رو در ظاهر ایجاد نمیکنه.این شد که من ماجرا رو فراموش کردم و بی خیال شدم.
5ماه پیش خیلی غیرمنتظره تصمیم گرفتم یکبار برای همیشه این موضوع رو حل کنم چون خواست قلبی خودم اینطور بود .بخاطر همین کلی گشتم و یک متخصص فیزیولوژی ورزشی پیدا کردم و زیر نظرش ورزش و تغذیه اصولی داشتم.بماند که چند ماه سخت ترین ورزش ها رو انجام دادم درد کشیدم و جونم دراومد (به جز ماه رمضان) اما
بالاخره طلسم شکسته شد و بعد از یازددددددددددددددددددددددددده سال ترازو عدد دیگه ای رو نشون داد و من خیلی خوشحالم.میدونید چند شب پیش حمید فرخ نژاد تو برنامه خندوانه گفت:"نمیشه نداریم"
راست میگه همیشه یه راهی واسه تبدیل شدن نمیشه ها به میشه هست ...